شهدا سال 65 -زندگینامه شهید حسین اندرز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اندرز »
خوننامه شهادت را که بگشایی، قصه حسینهای فراوانی را در آن خواهی خواند که به پیروی از حسین بن علی(ع) هر آنچه داشتند را برای دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی در کفه اخلاص نهاده و تقدیم دوست کردند. از آن حسینیان، به قصه حسین دیگری خواهیم پرداخت که در هشتم تیر ماه سال 1349 در سرگدار داراب، چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در طبیعت با صفا و پر سخاوت سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اندرز »
خوننامه شهادت را که بگشایی، قصه حسینهای فراوانی را در آن خواهی خواند که به پیروی از حسین بن علی(ع) هر آنچه داشتند را برای دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی در کفه اخلاص نهاده و تقدیم دوست کردند. از آن حسینیان، به قصه حسین دیگری خواهیم پرداخت که در هشتم تیر ماه سال 1349 در سرگدار داراب، چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در طبیعت با صفا و پر سخاوت سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در...
زندگینامه آزاده شیرزاد عابدی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
شیرزاد عابدی فرزند کهزاد، در تاریخ پانزدهم اردبیهشت ماه سال 1343 در شهرستان نیریز، روستای ریزآب در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در روستای زادگاهش گذراند و برای گذراندن تحصیلات ابتدائی وارد دبستان شهید سید کرامت الله موسوی روستای ریزآب گردید. اما قبل از اتمام پایان دوره ابتدایی، تحصیل را رها کرده و در کنار پدر به کشاورزی و دامداری پرداخت. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، وی نوجوانی بود که با شور و...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
شیرزاد عابدی فرزند کهزاد، در تاریخ پانزدهم اردبیهشت ماه سال 1343 در شهرستان نیریز، روستای ریزآب در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در روستای زادگاهش گذراند و برای گذراندن تحصیلات ابتدائی وارد دبستان شهید سید کرامت الله موسوی روستای ریزآب گردید. اما قبل از اتمام پایان دوره ابتدایی، تحصیل را رها کرده و در کنار پدر به کشاورزی و دامداری پرداخت. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، وی نوجوانی بود که با شور و...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد جواد قانع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
آن روز که قناریها با آواز زیبای خود، بهار را جشن گرفته بودند و گلهای بهاری با رایحه دلانگیز فضای دشت و دمن را معطر ساخته بودند، وجود محمدجواد در چهارمین روز از اردبیهشت 1347 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، طراوت بخش خانه شد و شادی را برای اهل آن به ارمغان آورد. وی دومین کبوتر خونین بالی بود که الفبای خداپرستی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر فراگرفت و با محبت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
آن روز که قناریها با آواز زیبای خود، بهار را جشن گرفته بودند و گلهای بهاری با رایحه دلانگیز فضای دشت و دمن را معطر ساخته بودند، وجود محمدجواد در چهارمین روز از اردبیهشت 1347 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، طراوت بخش خانه شد و شادی را برای اهل آن به ارمغان آورد. وی دومین کبوتر خونین بالی بود که الفبای خداپرستی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر فراگرفت و با محبت...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید حسین پذیرا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
آنان که حسین (ع) را الگوی خود برای زیستن انتخاب کردند، در مردن هم به وی اقتدا نمودند. آری! هر کس که با حریت زندگی کند، بیشک مزد شهادت را نیز خواهد گرفت. از جمع آزادگان این دنیای خاکی میتوان حسین پذیرا را بشمار آورد. هم او که در اول شهریورماه سال ۱۳۴۳ در شهرستان نیریز، در خانوادهای باایمان و متدین چشم به جهان گشود. مادر که نام حسین را برای کودک خود انتخاب کرده بود، با شیر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
آنان که حسین (ع) را الگوی خود برای زیستن انتخاب کردند، در مردن هم به وی اقتدا نمودند. آری! هر کس که با حریت زندگی کند، بیشک مزد شهادت را نیز خواهد گرفت. از جمع آزادگان این دنیای خاکی میتوان حسین پذیرا را بشمار آورد. هم او که در اول شهریورماه سال ۱۳۴۳ در شهرستان نیریز، در خانوادهای باایمان و متدین چشم به جهان گشود. مادر که نام حسین را برای کودک خود انتخاب کرده بود، با شیر...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید رسول حفار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيدرسول حفار »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احباء عندربهم یرزقون. مپندارید آنان که در راه خدا کشته میشوند، مردهاند؛ بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگار خود روزی میخورند. با درود و سلام به محمد و آل محمد (ص) که خط سرخ شهادت را ترسیم نمودند. با سلام و درود به آقا امام زمان (عج) و نائب برحقش، امام خمینی. با سلام و درود بر شهیدان و تمام رزمندگان؛ وصیتنامه خود را شروع میکنم. البته مادر، خواهر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيدرسول حفار »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احباء عندربهم یرزقون. مپندارید آنان که در راه خدا کشته میشوند، مردهاند؛ بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگار خود روزی میخورند. با درود و سلام به محمد و آل محمد (ص) که خط سرخ شهادت را ترسیم نمودند. با سلام و درود به آقا امام زمان (عج) و نائب برحقش، امام خمینی. با سلام و درود بر شهیدان و تمام رزمندگان؛ وصیتنامه خود را شروع میکنم. البته مادر، خواهر...
زندگینامه جانباز غلامعلی حاتم
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامعلی حاتم فرزند خلیل، در تاریخ اول اسفندماه سال 1341 در شهرستان نیریز در خانوادهای مؤمن دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان 25 شهریور فیروزآباد و دوره راهنمایی را در مدرسه ملک الشعرای بهار شهرستان فیروزآباد و دوره دبیرستان را در دبیرستان شعله قدیم ( شهید رجائی ) شهرستان نیریز با موفقیت پشت سرگذاشت. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران فرصت را غنیمت شمرد و با انگیزه دفاع از میهن اسلامی و...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامعلی حاتم فرزند خلیل، در تاریخ اول اسفندماه سال 1341 در شهرستان نیریز در خانوادهای مؤمن دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان 25 شهریور فیروزآباد و دوره راهنمایی را در مدرسه ملک الشعرای بهار شهرستان فیروزآباد و دوره دبیرستان را در دبیرستان شعله قدیم ( شهید رجائی ) شهرستان نیریز با موفقیت پشت سرگذاشت. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران فرصت را غنیمت شمرد و با انگیزه دفاع از میهن اسلامی و...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید حسن سرپوش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه به کوهها مینگرم، استواری و پایداری تو در ذهنم میآید و آنگاهکه بر پهنه اقیانوس میایستم و بیکرانی آب را به تماشا مینشینم، دل دریایی تو در خاطرم موج میزند. آن زمان که سرخی شفق بر کرانه ساحل خود را نشان میدهد، ناگهان فرق شکافته تو که تراوش خونش چهره زیبایت را رنگین ساخته مرا با خود به دوردستها میبرد و یاد سید حسن را دوباره در جمع دلدادگان زنده میکند. همان سیدی که سال ۱۳۴۰ در نیریز،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه به کوهها مینگرم، استواری و پایداری تو در ذهنم میآید و آنگاهکه بر پهنه اقیانوس میایستم و بیکرانی آب را به تماشا مینشینم، دل دریایی تو در خاطرم موج میزند. آن زمان که سرخی شفق بر کرانه ساحل خود را نشان میدهد، ناگهان فرق شکافته تو که تراوش خونش چهره زیبایت را رنگین ساخته مرا با خود به دوردستها میبرد و یاد سید حسن را دوباره در جمع دلدادگان زنده میکند. همان سیدی که سال ۱۳۴۰ در نیریز،...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علی اصغر مختاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد علي اصغر مختاري »
یاران چه غریبانه، رفتند از این خانه هم سوخته شمع ما، هم سوخته پروانه ۱۳۴۶/۶/۳۰ گاهی بود که خداوند در شهرستان نیریز، از فیض و رحمت خود به خانوادهای که از محبان اباعبدالله الحسین (ع) بودند، پسری عطا کرد که رهرو راه امام حسین (ع) سردار شهیدان کربلا باشد. به همین دلیل نام «علیاصغر» طفل ششماهه سالار شهیدان را بر او نهادند. او در دامان مادری شیفته فاطمه (س) و زینب (س) و در آغوش پدری عاشق امام حسین (ع)...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد علي اصغر مختاري »
یاران چه غریبانه، رفتند از این خانه هم سوخته شمع ما، هم سوخته پروانه ۱۳۴۶/۶/۳۰ گاهی بود که خداوند در شهرستان نیریز، از فیض و رحمت خود به خانوادهای که از محبان اباعبدالله الحسین (ع) بودند، پسری عطا کرد که رهرو راه امام حسین (ع) سردار شهیدان کربلا باشد. به همین دلیل نام «علیاصغر» طفل ششماهه سالار شهیدان را بر او نهادند. او در دامان مادری شیفته فاطمه (س) و زینب (س) و در آغوش پدری عاشق امام حسین (ع)...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر علی اصغر عبیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علیاصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدرش سالها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت میکرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک میریخت و دل را به عشق آنان جلا میداد. آنها فرزند نورس را «علیاصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علیاصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علیاصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدرش سالها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت میکرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک میریخت و دل را به عشق آنان جلا میداد. آنها فرزند نورس را «علیاصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علیاصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمدرضا مستوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد محمدرضا مستوري »
محمدرضا لالهای بود که در سرزمین اسلامیمان شکفت و خون پاک و مطهرش، پهندشت وسیع و گلگون جبهههای نور، در شرق دجله را عطرآگین ساخت. هم او که در شب بیستم شهریورماه ۱۳۴۶ در شهرستان استهبان پا به عرصه وجود نهاد. کودکی را در دامن خانوادهای مهربان و در محیطی که عشق و علاقه به قرآن در آن بروز و ظهور یافته بود، پرورش یافت. قبل از آنکه راهی دبستان شود، به همراه خانواده خود، بار مهاجرت را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد محمدرضا مستوري »
محمدرضا لالهای بود که در سرزمین اسلامیمان شکفت و خون پاک و مطهرش، پهندشت وسیع و گلگون جبهههای نور، در شرق دجله را عطرآگین ساخت. هم او که در شب بیستم شهریورماه ۱۳۴۶ در شهرستان استهبان پا به عرصه وجود نهاد. کودکی را در دامن خانوادهای مهربان و در محیطی که عشق و علاقه به قرآن در آن بروز و ظهور یافته بود، پرورش یافت. قبل از آنکه راهی دبستان شود، به همراه خانواده خود، بار مهاجرت را...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44
45
46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 بعدي